سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 22:38 :: نويسنده : DENA
..دوستت دارم .. حالا ديگر خوب معناي اين جمله را درك ميكنم.. اين جمله جزيي از وجود من است كه سالها هنگامي كه شبها قفسه سينه ام درد ميكرد، من ساده دست بر روي قلبم ميگذاشتم و فكر ميكردم انجاست ولي امروز وقتي صدايت را براي يك روز نشنيدم ، به ناگاه درد از من دور شد و من تازه فهميدم كه دوست داشتن تو يكي از بافتهاي اصلي قلبم است كه تنها شنيدن صدايت و ديدن نگاهت تسكين درد دايمي اش است، .. تو از ديرباز همراه لحظهايم بودي و حالا ميدانم كه صداي طپش قلبم از براي توست... " بي قرار نگاه و صدايت ...... نظرات شما عزیزان:
|